سکونت در مغاره خاطراتی از دگروال عبدالقدوس همت – پغمان

رابطۀ من از سال ۱۳۵۴ با آمر صاحب گره خورده است.
روزی در منطقۀ بازارک به هفت یا هشت نفر که همیشه با آمر صاحب بودیم، نماز عصر را به امامت او ادا کردیم. بعد از ختم نماز آمر صاحب آه کشیده و گفت: امشب کجا برویم هرجا که رفتم یکروز بعد به خاطر ما خانۀ … ادامه خواندن سکونت در مغاره خاطراتی از دگروال عبدالقدوس همت – پغمان